سال ۹۹ رو با هشت لبخند سال ۹۸ شروع میکنم
۱. روزی که عروسی یکی از دخترای فامیل بود و با پنج شش تا از دخترا کلی آهنگ خوندیم و جیغ زدیم
۲. روزی که خاله ام اینا اومده بودن شهرمون و تولد دخترخالم بود و با پسرخالم رفتیم قنادی و یکی از دخترای وراج مدرسه ما رو دید و فرداش کلی به این خبر که من با یه پسر رل زدم خندیدم و بعدا هم به این خندیدم ، چون فهمیدن پسرخالم بوده و قیافه هاشون دیدنی بود (خبرهای مربوط به شاگردای نمونه ، براشون اهمیت داشت)
۳. وقتی که تو راه تهران که شب بود سرمو از پنجره ماشین بیرون بردم و کلی داد زدمو خودمو خالی کردم
۴. وقتی که تو شاه گلی سوار اسکیت یو شدم و عقده هامو خالی کردم
۵. وقتی که رل قبلیم تولدمو تبریک گفت و تا ۴ صبح با هم حرف زدیم (تو دایرکت)
۶. وقتی که رفتم کنسرت ماکان بند و اجرای زنده اشون رو دیدم
۷. وقتی که با داداشم تکواندو تمرین میکردم و سهوا (ولی در واقع عمدا ) یه لگد به پایین شکمش زدم و قیافش دیدنی شد
۸. وقتی که تو عروسی خواهرم شافل رقصیدم و دهن فامیلای داماد بازموند و  این اتفاق سرجاشون نشوند (آخه خیلی میرقصیدن ، مجال نمیدادن ما هم برقصیم )
پ.ن: ممنون از آرام ، marya.m و dark angel عزیز بابت دعوت به چالش و ممنون از خانم شارمین بابت راه اندازی چالش
پ.ن ۲ : چون دلم نمیخواد کسی دعوت بشه و ننویسه ، از کسی دعوت نمیکنم ، هر کی خوشش اومد و دلش خواست شرکت کنه
پ.ن ۳ : آقا برید به یه شماره ای که خاموشه زنگ بزنید ، ببینید به جای "مشترک مورد نظر خاموش میباشد" چی میگهههه
یعنی خلاقیت در حد لالیگا خخخخخ
پ.ن ۴ : این ویدیو رو هم ببینید دلتون شاد شه




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

قطره طراحی زيبايي gersa Kevin Dr.T-WAL فروشگاه لوازم آرایشی متین ⭐ایران فیلم⭐ فیلمکس پير موقت نوشت