فاطمه الف



این گل صاحب دارد

یکـــــــ گُل را تصـــــور کن !

گُلــی کـه با تمـــام ِ وجــــود می خواهــی اش …

دلت ضـعـف می رود بـرای شَهـدَش کـه کـامَت را شیـریـن کنـد …

عطـــرش کـه مستـت کنـد…

و زیبــــایی اش که صفــابخـش حیـــاتـت باشـد …

بنـد بنـدِ وجـــــودت می خـواهـد بچینـی اش …

ولـی …

.

از تـرس اینـکه مبــادا پـژمـرده اش کنی !

با حســـــرت از دور فـقـط تمــــاشـــایش می کنی …

چـون اگـر حتـی یکــــــ گلبــــرگ از گلبــــرگهایش کـــم شود !

هـرگـز خــودت را نخـواهـی بخشـیـد ….!

از ســـوی ِ دیگــــر …

فکـر دست های غـریبـــــه کـه هـر آن ممکن است گلترا بچینند دیـوانـه ات می کند !

جـز خـودت و خُـــدا کسـی نمی داند که جـــانت به جـــان ِ آن گُل بستــه است …

و تـو داری با ایـن تــرس روزهـا را به سختـی شَب می کنی …

و آرزو داری ای کـــاش می شد تابلـــویی بود کنـار گُلت که رویش نوشتـه بود :

این گُل صــآحب دارد . . . !


چند شب پیش عنکبوتی را که گوشه ی اتاق خوابم تار تنیده بود دیدم. خیلی آرام حرکت میکرد گویی مدت ها بود که آنجا گیر کرده بود و نمی‌توانست برای خودش غذایی پیدا کند. با لحنی آرام و مهربان به او گفتم:
"نگران نباش کوچولو الان از اینجا نجاتت میدهم." یک دستمال کاغذی در دست گرفتم و سعی کردم به آرامی عنکبوت را بلند کنم و در باغچه‌ی خانه مان بگذارمش. اما مطمئنم که آن عنکبوت بیچاره خیال کرد من میخواهم به او حمله کنم چون فرار کرد و لابه‌لای تارهایش پنهان شد. به او گفتم: "قول میدهم به تو ، آسیبی نزنم". سپس سعی کردم او را بلند کنم. عنکبوت دوباره از دستم فرار کرد و با سرعت تمام مثل یک توپ جمع شد و سعی کرد لابه‌لای تارهایش پنهان شود. ناگهان متوجه شدم که عنکبوت هیچ حرکتی نمیکند. از نزدیک به او نگاه کردم و دیدم آنقدر از خودش مقاومت نشان داد که خودش را کشته است. بسیارغمگین شدم. عنکبوت را بیرون بردم و داخل باغچه کنار یک بوته گل سرخ گذاشتم.
 به نرمی زیر لب زمزمه کردم :" من نمیخواستم به تو صدمه‌ای بزنم می‌خواستم نجاتت بدهم متاسفم که این را نفهمیدی " درست در همان لحظه فکری به ذهنم خطور کرد. از خودم پرسیدم آیا این همان احساسی نیست که خداوند نسبت به من و تمامی بندگانش دارد؟! از اینکه شاهد دست و پا زدن و درد ها و رنج‌های ماست آزرده میشود و میخواهد مداخله کند و به ما کمک کند و ما را از خطر دور کند اما مقاومت میکنیم و دست و پا میزنیم و داد و فریاد سر میدهیم که:
 که چرا اینقدر ما را مجبور میکنی که تغییر کنیم؟
شاید هر کدام از ما مثل همان عنکبوت کوچک هستیم که تلاش دیگران را برای نجات خودمان تلقی میکنیم و متوجه نیستیم که اگر تسلیم خدا شده بودیم و اینقدر دست و پا نمیزدیم تا چند لحظه‌ی دیگر خود را در باغچه ای زیبا می دیدیم

.

پ.ن : امروز واستون آهنگی که این روزا زیاد گوش میکنم گذاشتم ، امیدوارم خوشتون بیاد​​​

 

دانلود این آهنگ | با کیفیت اصلی گوش دهید 

 

 


و باز هم زله

چشمتون روز بد نبینه

داشتم خواب زله میدیدم ، خواب که تموم شد بیدار شدم

یهو‌ زمین هوس رقص بندری به سرش زد

قشنگ ده ثانیه لرزید

تاره مایی که تو یه شهر دیگه هستیم زیاد احساس نکردیم این بود

بیچاره مردم میانه ، یاد اون روزایی افتادم که خود اهر زله اومده بود

یاد آوارگی هامون ، دوری از خونه

ولی حداقلش این بود که میدونستیم یه سرپناه داریم

و بعد یک هفته آوارگی تصمیم گرفتیم بریم خونه

بیچاره اونایی که خونشون رو از دست داده بودن

مخصوصا الان که هوا به شدت سرده

خدا به داد ملت برسه

باز شروع شده انگار

اردبیل ، تبریز ، اهر ، مشگین شهر، سراب ، تموم شهر های نزدیک

امیدوارم خدا کمکمون کنه و همین یدونه زله بوده باشه 

شما هم حس کردین؟

(زله ۶ ریشتری به مرکز میانه ، ساعت ۲:۱۷ بامداد)

پ.ن: ساعت ۰۳:۰۲ یه پس لرزه کوچولو هم داشت :(

پ.ن ۲ : یه پس لرزه دیگه ساعت ۰۵:۰۸

پ.ن۳ : آخرین اخبار تاکنون ۱۱:۲۰


سلام با قطع شدن اینترنت جهانی بعضی ها به فکر سو استفاده از مردم ساده افتادن و به دروغ خواستار مبلغی از اون ها شدن برای وصل کردن اونها به اینترنت جهانی

خواستم بگم لطفا مواظب باشید چون هیچ راهی وجود نداره برای وصل شدن و فریب اینطور آدم ها رو نخورید 

نمونه ای از وبلاگ ها

http://rbbet.blog.ir/1398/08/27/نحوه-استفاده-از-اینترنت-بین-المللی-باز-کردن-گوگل-تلگرام-و

 

http://netweb.blog.ir/post/ش52887587

 

حتی نظرات اونها ساختگی هستش خودشون نظر ساختگی فرستادن


به گزارش خبرگزاری کشک و به نقل از سخنگوی دولت افراط و بی عقلی موزامبیک (تدبیر و امید سابق) زمان برطرف شدن محدودیت دسترسی به اینترنت اعلام شد:

آش ماش به همین خیال باش

یه روز از همین روزا

اینترنتو وصل می کنن!!

پ.ن: جدا از شوخی میگن پنج شنبه شب ، یعنی امروز که پنج شنبست ، شب وصل میشه! درسته عایا؟


خب خب

سیلااام

با قطعی اینترنت چه میکنین؟

(احتمال جهانی شدنش هست ، وزیر ارتباطات گفته از صبح امروز پیگیر ماجرا هستن)

بچه ها حالا که اینترنت ملی شده ، و هیچکدوم از موتور های جستجو کار نمیکنه ، نظیر گوگل و یاهو و بینگ

هر کی یه موتور جستجو ایرانی میشناسه معرفی کنه بتونیم ازش استفاده کنیم

موتور جستجوی سلام ، که خود بیان طراحیش کرده ، مشکل داره و کار نمیکنه ، یه چیز دیگه معرفی کنین

پ.ن : با بررسی های بنده موتور جستجوی پارسی جو ، درسته جای گوگل رو نمیگیره ، ولی کار رو راه میندازه

میتونین ازش استفاده کنین

باید اون چیزی رو سرچ کنین که مشخص بشه چی میخواین ، نه یک یا دو کلمه (عکس)

آدرس : www.parsijoo.ir


سلاااام ، خسته نباشین همگی
خب شنیدم که دیگه اکثر شهرا اینترنت خونگیشون وصل شده به جز پنج استان (فارس، کرمانشاه، کردستان، البرز و خوزستان)که هنوز وصل نشده ، و به این زودیا هم قرار نیست وصل بشه :( (به دلایل نامعلوم)
امروز تبریز اومدیم
از اونجایی که استان ما وصل شده ، قرار مدار گذاشتیم ، امروز وُرکشاپ کاتینگز شِیپز داشتیم ، که خیلی هم خوش گذشت و حرکات تازه ای از همدیگه یاد گرفتیم.
امسال اولین سالیه که مهر ماه آغاز شد ولی من تا لنگ ظهر تخت گرفتم و خوابیدم و به خیلیا خندیدم (ناراحت هم شدم البته) 
من یه دیپلمه هستم که فکر میکردم با نرفتن به دانشگاه کلی وقت آزاد خواهم داشت و از دغدغه ی درس خوندن خلاص میشم . راستش الآن که میبینم اگه دانشگاه میرفتم خیلی واسم بهتر بود D: . چون اون موقع فقط درس میخوندم.
کنجکاو شدین بدونین این روزا چیکارا میکنم؟ 
:. کارای خونه (اعم از ظرف شستن و گردگیری و جارو و آشپزی و .)
:. خیاطی یاد میگیرم (مامانم یه چرخ خیاطی واسه خودِ خودم خریده و خیاطی مبتدی رو یادم میده ، میگه رفتی خونه شوهر بدردت میخوره D: )
:. بافتنی میبافم (وقتی راهنمایی بودم معلممون تو درس کاروفناوری ازمون بافتنی خواسته بود و منم از مامانم یاد گرفتم ، الآن دارم یه بلوز کوچولو واسه بچه خواهرم میبافم)
:. زبان یاد میگیرم (از کتاب های آموزشی و فیلم و آهنگ)
:. شافل کار میکنم (روزی دوساعت شافل کار میکنم ، خودآموز)
:. به درس و مشق داداشم میرسم. 
در کنار اینها میخواستم برم رانندگی هم یاد بگیرم که دیگه زمستون داره شروع میشه و باید بمونه واسه بعد عید
با وجود همه ی این ها حس میکنم باید یه کار دیگه هم بکنم ، وقت کافی هم واسه وبگردی و اینستاگردی دارم
به نظرتون دختربودن واقعا سخت نیست؟
فکر کن ازدواج کرده باشیو بچه داری و خیلی کارای دیگه هم بهش اضافه میشه
آقایون میگن مرد بودن سخته ، از صب تا شب باید بیرون کار کنی ، در عوض ما هم از صب تا شب تو خونه هزار کار انجام میدیم.
دختر بودن سخته یا پسر بودن؟
پ.ن : میخوام بشینم یه قالب شبیه قالبای بلاگفا طراحی کنم ، یا اگه بشه ترجمش کنم ، ولی کامپیوترم به اینترنت وصل نیست ، موندم آفلاین کار کنم یا چی؟


نتتتتت وصل شدددد

اینجا آذربایجان شرقی ، اهر

مودم وای فای adsl وصل شد

خسارت قطعی اینترنت

نت بلاک که یک وبسایت معتبر در زمینه آزادی استفاده از اینترنت در جهان است و به‌طور لحظه‌ای بهره‌مندی مناطق مختلف جهان را از شبکه جهانی اینترنت رصد می‌کند، میزان خسارت ناشی از هر روز قطعی اینترنت را در ایران مبلغی معادل ۳۶۹ میلیون دلار آمریکا برابر با ۴۳۰۰میلیارد تومان تخمین زده است


همیشه دلم میخواست راننده ماشین پلیس باشم
بلندگو بگیرم دستم بگم :
»راننده پژو سفید حرکت کن.
»ریو؟ سرت رو بنداز پایین ، مگه خودت خواهر مادر نداری ؟؟؟
»لندکروز مشکی؟
شیطون دخترای قشنگی سوار کردی
»۲۰۶ صندوق دار!!! آهنگت خیلی قدیمیه عوضش کن
»بنز مشکی بننننززز فخر میفروشی
بزن بغل


امیر عباس هویدا همیشه قبل از شب یلدا و نوروز به حاجی های میدان های میوه فروشی هشدار میداد که میوه را با قیمت مناسب به مردم عرضه کنید! وگرنه از خارج میوه وارد میکنم و میگذارم میوه "احتکاری" شما در انبارهایتان گند بزند و یکبار هم به تهدید خویش عمل کرد و روی بازاریان را کم کرد!
دولت هویدا بی شک یکی از دولت های مدرن و مردمی ایران بود که ضمن عدم دخالت در بازار آزاد تجارت همیشه مراقب بود قیمت ها به ضرر اقشار کم درآمد بالا نرود و از مصرف کنندگان حمایت کامل میکرد.


تصویر آغازین از ابر مرد تمداران ایران امیر عباس هویدا  و نازنین همسرش لیلا امامی؛ 
امیر عباس هویدا که خاص بودنش در پیپ و ارکیده همیشه بر سینه کت خود بود، از  او پرسیدن که آرزویت چیست در جواب گفت که هر ایرانی  یک پیکان داشته باشد، او خود نیز ماشین شخصی اش پیکان بود. 

همچنین او کسی بود که اولین کامپیوتر را در سال ۱۳۵۴ وارد ایران کرد.
اما چیزی که تا به الان در تاریخ کشور بی سابقه بوده و باعث شده تا روانشاد امیرعباس هویدا خیلی دیده شود این است که زمان نخست وزیری او سیزده سال قیمت اجناس را ثابت نگه داشت او به شدت میهن دوست بود و زمانی که توسط شورشیان پنجاه و هفت بازداشت شد و در دادگاه حاضر گشت قاضی از او پرسید که هویدا شما نخست وزیر بودید چه کردید؟ او در پاسخ گفت که من هر چه کردم وظیفه خود میدانستم و من کسی هستم که در دوران نخست وزیری اش سیزده سال قیمت ها روی یک رقم بود ، قاضی گفت خب که چی! و حضار خندیدند. 
او هنگام اعلام تنفس از سوی قاضی، در راهرو دادگاه به ضرب دوگلوله در سر توسط ملعون و جنایتکار انگلیسی هادی غفاری که تصویر اهریمنی اش را در زیر میبینید، جان باخت. 

(مردم و ملتی که ناسپاس باشند و تاریخ سرزمین خود را ندانند اهریمنان امور آنها را به دست میگیرند)

پ.ن: یلداتون مبارک ❤

هدیه من به شما کلیک کنید


بر اساس سایت های خبری 

تعداد کشته شدگان : ۵۰ نفر

تعداد مصدومین : ۲۱۳ نفر

تا ساعت ۱۶ روز سه شنبه میباشد

دلیل حادثه ازدحام زیاد جمعیت میباشد

از وضعیت فعلی مصدومین اطلاعاتی در دسترس نیست

تا بحال تنها چهار نفر از کشته شدگان شناسایی شدند

بدلیل دیر رسیدن ماشین حمل جسد شهیدان ، مراسم خاکسپاری لغو شد ، زمان دقیق مراسم هنوز مشخص نیست


یادی کنیم از این کلیپ .

 

مشاهده با کیفیت اصلی.     دریافت



تو را از مرگ می ترسانند !
و چه نادانند آنهایی که فکر میکنند می توانند عاشقان شهادت را از عشقشان بترسانند!
و دشمنانت بدانند که :
"همه ی ما قاسم سلیمانی هستیم"✌✊

اللهم الرزقنا شهادت فی سبیلک

حالا "حاج قاسم" هم به "حاج‌احمد" پیوست.

حاج قاسم دستور داده بود ورودی دفتر نیروی قدس در تهران، عکس بزرگ شهید احمدکاظمی رو نصب کنند تا هر روزی که می‌خواد وارد دفتر کار بشه، عکس رفیق و همرزم قدیمی‌ش رو ببینه

• رهبر کشورمون ، درجه ی سپهبد به سردار قاسم سلیمانی اعطا نمودند

پ.ن ۱: واقعا متاسفم برای اونایی که تموم مشکلات رو گردن شهید سلیمانی میندازن و خوش حالی میکنن ،.

پ.ن ۲: اگه اینستاگرام دارید یه سر به پیج ترامپ بزنید ، کامنت های جالبی رو میبینید :/


بچه بودم. 
برخلاف بقیه بچه ها هیچوقت دوست نداشتم بزرگ شم. 
اما. 
روز به روز قد کشیدم و رشد کردم. 
موهای خرگوشیم به موهای بافته شده تبدیل شد. 
کفش های چراغدارم به کفشای اسپرت. 
لباس های صورتی و کوتام به مانتوی بلند. 
دوباره قسم خوردم. 
قسم خوردم که با وجود بزرگ شدنم، اخلاقم بچگونه بمونه. 
اما. 
مثل اینکه دنیا نمی خواست. 
خنده های واقعیم به خنده های مصلحتی تبدیل شد. 
دوستی های راس راسکیم به یه سلام و خدافظ. 
بغل کردنای یهوییم به هر چیزی یه وقتی داره. 
خلاصه. 
همه چی عوض شد. 
همه چی. 
من. 
به جرم نفس کشیدن تاوان دادم. 
و. 
دنیا هم بدجور انتقام گرفت. 
نه چاقو کشید. 
نه با هفت تیر زد. 
نه نفسمو گرفت. 
فقط گفت. 
#بزرگ شو


+ دلم برای جناب قدح و حنانه و ماجده تنگ‌ شده

+ مهدی برگشتتتتتتت

+ آخه کدوم آدمی ایام فاطمیه ورکشاپ میزاره که شمام گذاشتین؟ حالا من چجوری برم؟؟؟؟

+ دیروز جوری اعصابم خورد شد که صد لعنت به باعث و بانیش فرستادم :/

+ فردا آهنگ جدید ماکان پخش میشه ، معرفت (یوهووووو)

+ عینک جدید گرفتممممممم

+ یکیو که خیلی دلم میخواست همون موقع که فهمیدم فازش مشخص نیست بلاک کنمش ، بلاک کردم ، گور بابای تاثیر منفی رو وبلاگ ، وبم حذف هم بشه برام مهم نیست

+ امروز با مامانم رفتیم از کفشای سبز چراغ دار امیر خریدم ، انقد خوجملهههه

+ یکی هست که دقیقا مثل من ناشناس رو غیرفعال کرده و کامنتا رو محدود به کاربرای بیان کرده ، احساس میکنم همون ناشناسیه که بهش گفتم خفه شو

+ تا حالا شده یکیو دوست داشته باشیو هم زمان ازش متنفر باشی؟

+ بعضیا انگار بلاگ بیان هستن و دارن بدون بردن اسم از وب این و اون انتقاد میکنن ، اونوقت هم که بهش اخطار میدی میگه : مگه تو پلیس اینجایی؟؟؟؟؟

+ عاشق اون تیکه از کامنتی شدم که میگه : «این دفعه را گذشت کردم» . جرررررررررررر

سوال : کیا با اسم مستعارشون وبلاگ‌نویسی میکنن بدونیم ؟

اینجانب .

 I'm not fatemeh , It's just pseudonym


نظرتونو راجب ماکان بند بدون «جبهه گیری» بگید لطفا

 

نمایش مشخصات و دریافت آهنگ


از شخصیت فاطمه سخن گفتن بسیار دشوار است.فاطمه یک زن بود ، آنچنان که اسلام می خواهد که زن باشد.تصویر سیمای او را پیامبر ، خود رسم کرده بود و او را در کوران سختی و فقر و مبارزه و آموزش های عمیق و شگفت انسانی خویش پرورده و ناب ساخته بود.

تا که هیزم ها بدست عده ای شر گر گرفت
کم کم آتش شد مهیا بعد آن در گر گرفت
پشت در بود و به پهلو تکیه بر آن داده بود
آتش در شعله زد یکباره معجر گر گرفت
​​​
خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر ، تسلیت باد


کرونا ویروس‌ها خانواده بزرگی از ویروس‌ها هستند که از ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری سارس را شامل می‌شوند. کروناویروس‌ها در سال ۱۹۶۵ کشف شدند و مطالعه بر روی آنها به‌طور مداوم تا اواسط دهه ۱۹۸۰ ادامه داشت.

اولین علایم بیماری ناشی از ویروس کرونای جدید در چین در بین افرادی بوده که در شهر ووهان چین از یک فروشگاه بزرگ گوشت که غذاهای دریایی نیز می فروشد، گوشت خریده بودند و ظاهرا اکثر آنها از گوشت مار و خفاش این فروشگاه مصرف کرده بودند. سوپ خفاش و مار غذای محبوب چینی هاست.


خفاش همواره یکی از مخزن های اصلی ویروس کرونا بوده و در مورد بیماری «سارس» که سال ۲۰۰۲ در چین دیده شده نیز مخزن اصلی خفاش بود و در مورد بیماری «مرس» سال ۲۰۱۲ گر چه از شتر به انسان منتقل شد و بعد از انسان به انسان انتقال یافت اما قبل از آن از خفاش به شتر منتقل شده بود.

از علایم اصلی این بیماری می‌توان به تب، سرفه، تنگی نفس و مشکلات حاد تنفسی اشاره کرد. همچنین بیمار ممکن است سرفه‌های چند روزه ظاهراً بدون دلیل نیز داشته باشد. در موارد حاد مشکلات گوارشی نظیر اسهال، نارسایی حاد تنفسی، اختلالات انعقادی خون و نارسایی کلیه نیز گزارش شده‌است.

گفت : شما هنوز توی دین ۱۴۰۰ سال پیش گیر کردید؟ 
گفتم : دین ، مثل پدر و مادر است ، کهنه نمیشود.
۱۴۰۰ سال پیش اسلام برخی غذاها را بر ما حرام یا حلال کرده است
بشر ، امروز میفهمد چرا چینی ، به خاطر خوردن خفاش ، میلیون ها انسان را با کرونا به‌ کشتن میدهد ، غربی به خاطر شراب و خوک.
اسلام ، منبع زندگی و سلامتی و آرامش است. روزی همه بشریت خواهند فهمید.

 

توجه: ویدیو دارای صحنه های چندش آور میباشد!


 

 

نمایش با کیفیت اصلی

+ روشا
ببا ببین همین پراید آلبالویی که دوست داری رو برات خریدم
- با آبروی ما بازی نکن اعصاب خودتم خورد نکن 
به خدا دیگه عقد کردن ، دیگه رفت سر زندگیش ، ول کن

+ من نمیزارمممممم

بی وفایی کرد و رفت ، نموند
قلب عاشق منو ، سوزوند
از کنار قلب من ، چه ساده رد شده
مثل غریبه ها با دلم بد شده


+ کار کردم وضعم خوب شده
یه ماشین خوب برات میگیرم
یه خونه ی خوب برات رهن می کنم
- رحیم ، من دارم ازدواج میکنم 
تموم

فیلم : بچه های نسبتا بد

آهنگ : محسن لرستانی - بی وفایی

.: این کلیپه بدجور به دلم نشست :.


خدای کهکشانا و جهان، ساختن و اداره ی این جهان برای تو کاری نداره و باور دارم و می‌خوام که باور داشته باشم که همه چیز برای تو روی حساب و کتابه. خدای ستاره های بزرگ و نورانی، مسایل کوچیک مارو حل کن لطفا. مسایل کوچیک مارو توی آسمون هات حل کن. مثل شکر تو آب. یه جوری که محو و نا پیدا بشن. میشه خدایا؟ مارو به زندگی عادیمون برگردون. مارو شبیه رمان طاعون نکن لطفاً. خدایا ما آدم های بدی هستیم ولی کمکمون کن خوب بشیم و نیاز به تنبیه نداشته باشیم چون ما مقابل تو کوچیک تر از این حرفا هستیم. خدایا اگرچه ی صدای من کوچیک و‌ ضعیفه اما می‌دونم تو اونقدر قوی و مهربون هستی که می‌شنویش


این یک اعتراف نامه در سن ۲۰ سالگی من است. 
اعتراف می کنم که خیلی خیلی وقت است خودم نبوده ام. اعتراف می کنم این دختر خوش اخلاق و شوخ و مهربان که شیرین می خندد و خیلی درست راه می رود من نیستم.
اعتراف می کنم در درونم یک اژدها دارم که دلش می خواهد با یک لهیب همه را به آتش بکشد.
دلش می خواهد فریاد بکشد و تمام شیشه ها را بشکاند و جیغی بزند که گوش همه را کر کند.
من اعتراف می کنم که روزهاست خودم نبوده ام.
من اعتراف می کنم از اینکه کسی مرا دوست نداشته باشد هراس دارم.
من اعتراف می کنم که آن قدر باهوشم که می توانم فکر آدم ها را از پس نگاهشان یا حرف های سر بسته شان بفهمم.
من اعتراف می کنم که روزهاست که گیج و منگم، اعتراف می کنم حواسم به دنیای اطرافم نیست.
اعتراف می کنم می بینم و نمی بینم، می شنوم و نمی شنوم، می گویم و نمی گویم، هستم و نیستم، نیستم و هستم. حواسم به آدمهای اطرافم نیست،حواسم به زندگیم نیست،حواسم به هیچ کجا و هیچ کس نیست.
من اعتراف می کنم که به شددددت خود خواهم.
من اعتراف می کنم که خودم از بعضی از فکرهایم تعجب می کنم و نمی دانم من واقعی کدام است.
من اعتراف می کنم بعضی وقت ها می توانم .
 من اعتراف میکنم آخرین باری که مادرم را بغل کردم در سن ۱۰ سالگیم بوده. (اون هم موقعی بود که از دوچرخه افتادم و بردنم به درمونگاه)
من اعتراف میکنم تنها موقع تحویل سال پدر و مادرم را میبوسم ، آن هم با چسباندن صورت ها به هم :/
من اعتراف میکنم که هیچ وقت دست پدر یا مادرم را نبوسیده ام!
من اعتراف میکنم که از برادرم متنفرم .
من اعتراف میکنم که همان دخترک تخسم که با نوشته هاش اشک خیلی ها را درآورد.
من اعتراف میکنم که خوددرگیری شدیدی دارم!
من اعتراف میکنم که به مادرم خیلی دروغ گفته ام.
من اعتراف میکنم که به غیر از یک همکلاسی صمیمی و یک دوست قدیمی (مذکر) با هیچ کسی درد و دل نکرده ام.
من اعتراف میکنم که خیلی کینه ای هستم و تمام اتفاقات بد زندگیم را به خاطر دارم.
من اعتراف میکنم که فقط در تنهایی آرامش دارم.
من اعتراف میکنم که اگر دوستان مجازی نباشند با هیچ کس در ارتباط نخواهم بود و تنها میشوم.
من اعتراف میکنم آخرین باری که گریه کردم ساعت ۳ بامداد تاریخ  ۱۸ اسفند ۹۸ بوده.
من اعتراف میکنم که تا اول راهنمایی فکر میکردم ترنس هستم ، چون نه تنها هیچ علائمی از دختر بودن نداشتم ، علاقه شدیدی به لباس و چیزهای دیگر پسرانه داشتم.
من اعتراف میکنم که تنها یک بار واقعی عاشق شدم ، و دیگر نخواهم شد!
من اعتراف میکنم که پدر و مادرم به امید یک بچه پسر منو به دنیا آوردند و آمدنم به این کره ی خاکی ناخواسته بوده.
من اعتراف میکنم تمامی آهنگ های ماکان بند را حفظم.
من اعتراف میکنم که در خانه لباس پسرانه میپوشم و تنها در مجالس لباس دخترانه تن میکنم.
من اعتراف میکنم هنوزم که هنوزه منتظر نامه دعوت به هاگوارتز هستم (خنگولم دیه!)
من اعتراف میکنم که کتاب ها و فیلم های هری پاتر را بیش از صد بار دیده و خوندم و کاملا حفظم!
من اعتراف میکنم که بعد چندین سال بهترین آهنگ موردعلاقمو عوض کردم و در حال حاظر Daya - Insomnia گوش میدم.

 

 

دریافت این آهنگ


رفته بودم بیرون و چند تا لوازم بهداشتی نیاز داشتم که بخرم.
تصمیم گرفتم برم داروخانه ی آن دست خیابان و از فروشنده ی خانم قسمت لوازم بهداشتی اش یک کرم مرطوب کننده و یک دکتر ژیلا و چند بسته نوار بهداشتی بگیرم و برگردم. اما وقتی وارد داروخانه شدم هرچی چشم چشم کردم از خانم داروخانه چی خبری نیست ، که یه آقای مسن از پشت پیشخوان گفت: جانم دخترم چیزی لازم داری؟
+من با مِن مِن میگم : خانومی که قبلا اینجا بود نیست؟
- نه دخترم رفته مرخصی کاری داری؟
+ نه یه کار شخصی با خودشون داشتم
- خوب اگه همراهش رو داری بهش زنگ بزن چون تا هفته ی دیگه بر نمیگرده
+ممنون
توی دلم فکر کردم کاش همراهش رو داشتم و بهش زنگ میزدم و می گفتم میشه به این همکار آقاتون بگید یه بسته نوار بهداشتی به من بده ، از سوپری کنار بانک هم رد میشم ۲ پسر جوان در حال بگو بخند با آقای فروشنده اند پس ، خریدن از اینجا هم کلا منتفی شد.  چون آقای داروخانه چی بفهمد من م بهتر از این است که ۳ پسر جوان بفهمند. باید زودتر برگردم خونه و نمیتونستم از محلی که تاکسی ها منتظر مسافر بودند دور بشم. تصمیم گرفتم برگردم داروخانه. این بار آقای داروخانه چی با محبت می پرسد جانم؟
+ با صدایی که خودم هم به زور می شنوم از او می خواهم که یک بسته نوار بهداشتی فلان را به من بدهد.
آقای داروخانه چی میرود و کمی بعد با لبخند در حالی که نوار بهداشتی را روی پیشخوان میگذاره میگه بفرما دخترم اما قبل از این که اون رو ببری بهتر روی بسته رو خوب نگاه کنی. ببین اینجا به هفت زبان نوشته شده که برای شما ی خوبی رو آرزو میکنیم .پس بدون که چیزی نیست که ازش خجالت بکشی این یک اتفاق خوب و طبیعی است که هرماه برای تو اتفاق میافته ونشون میده که تو سالمی پس جای مخفی کردن از آمدنش خوشحال باش.
من توی دلم  به این فکر میکنم که ۷ زبان؟ ! چرا من تا حالا متوجه نشده بودم ؟ یادم آمد که من هیچ وقت جلدش رو نگاه نکردم چون همیشه توی کمد  مخفی اش کرده بودم و تازه به این فکر میکنم که چقدر این خارجکی ها بیکارند .بیشتر از بیکاری شاید این ها برادر ندارند که مجبور باشند برای هر بار تعویض نوار بهداشتی آن را تا دستشویی زیر لباس مخفی کنند یا حتما این بی دین و ایمان ها روزه نمیگیرند که مجبور باشند در زمان این اتفاق طبیعی تا افطار هیچی نخورند یا یواشکی غذا بخورند که مبادا پدر و برادر بفهمن که این ها ند. حتما همینطور است این بی دین و ایمان ها که این چیزها سرشان نمیشود.
- دخترم چیزی شده؟
صدای آقای داروخانه چی افکارم را به هم میزند در حالی که سعی میکنم حواسم را جمع کنم آرام از او خواهش می کنم که : میشه اینو تو یه کیسه مشکی بگذارید که دیده نشه ، آخه کیفم بزرگ نیست!!.


سلام اوشاخلار. نجه سیز؟
بو بیدنه چالش دی کی آقا رهام دعوت الیب ، اگر تورک سوز کی آخره جات اوخویون ، اگر نه ، توصیه الیرم وقتیزی هدر ورمین و مستقیم گدین ترجمه نی اوخویون.
خب ، قرار دی کی بو پست ترکی دیلینن اولسون. از اونجایی که من بولمورم نمنه یازام ، سیزه بیدنه تکه فیلم قویورام کی امیدوارام باخاسیز و خوشوزا گله.
عزیز دوستدار ، حائز توجه دی کی بیلسیز ، بعضی کلمه لر کی فارسی ده استفاده اولونور ، ترکی دی. مثلا بشقاب ، کی ترجمه سی اولور ظرف خالی. 
بعضی بویوح برند لر ده وار کی ، ترکی کلمه لر دن استفاده الیب لر ، مثلا سن ایچ (تو بنوش) یا آناتا (پدر و مادر)
بعضی کلمه لر ده وار کی اصلا معادل فارسی سی یوخدی
حالا فیلمه باخیب اوزوز متوجه اولارسیز . زیر نویس اوزوم یازمیشام . روز خوش

دریافت
حجم: 24.9 مگابایت

برای ویدیو زحمت کشیدم ، لطفا ببینید ، اگه تو پخشش مشکل بود دانلود کنید ، مرسی

ترجمه :
سلام بچه ها. خوبین؟
این یک چالش هست که آقا رهام دعوت کردن ، اگر ترک هستین تا آخرش بخونین ، اگر نه ، توصیه میکنم وقتتون رو هدر ندین و مستقیم برین ترجمه رو بخونین.
خب ، قراره که این پست ترکی باشه . از اونجایی که من نمیدونم چی بنویسم ، براتون یه تکه فیلم میزارم که امیدوارم ببینید و خوشتون بیاد.
دوستان عزیز ، حائز توجه است که بدونید ، بعضی کلمات که در فارسی استفاده میشه ، ترکی هستن. مثلا بشقاب ، که ترجمش میشه ظرف خالی.
بعضی از برندهای بزرگ هم هستن که ، از کلمات ترکی استفاده کرده اند ، مثلا سن ایچ (تو بنوش) یا آناتا (پدر و مادر)
بعضی کلمات هم هستن که اصلا معادل فارسی ندارن
حالا فیلمو ببینید خودتون متوجه میشین . زیرنویس هم خودم نوشته ام. روز خوش


"به دعوت آقا رهام و آقا گل"

سلام پینوکیو! خوبی مرد چوبی؟
امیدوارم حالت خوب باشه
پینوکیو جان! دلم برای دروغ های کودکیت تنگ شده
برای دروغ های مصلحتی ات ، با اینکه هر بار دروغ میگفتی دماغت دراز میشد ، ولی تو مجبور بودی!
پینوکیو یادت میاد روباه مکار تمام غم های روزگار را برایت به ارمغان می آورد؟ یادته یکبار همه ی پول هاتو از چنگت درآورد؟ ولی تو همش منتظر خوشبختی پدر ژپتو بودی!
تو خیلی سختی کشیده ای! خیلی عذاب دیده ای! آن هم بخاطر هیچی! بخاطر چند تا دروغ کوچکِ بی ارزش که به قول بابا جانم مصلحتی بود. داداش من هر روز صدتا دروغ مصلحتی می گوید؛ اما هیچ اتفاقی برایش نمی افتد!
همسایه دیوار به دیوار ما را چاخان صدا می کنند. او هم اصلا دماغش دراز نمی شود. تازه چند وقت پیش بینی اش را عمل کرد!
حالا دماغش نصف نصف شده!
راستی مرد چوبی هنوز پدر ژپتو منتظر آدم شدنته؟؟ نکنه گربه ننه تمام صداقت های روزگارمونو از دستت قاپیده باشه.
پینوکیو دلم برای دروغی کودکیت تنگ شده
راستش ، دلم برای کودکی خودم هم تنگ شده؛ من هیچگاه نخواستم بزرگ بشم ، برعکس همه بچه ها!
دلم میخواست صبح تا شب بشینم و کارتون تو رو ببینم! آخه من کارتون تورو بیشتر از بقیه کارتون ها دوست دارم ، البته به استثناء تام و جری.
راستی خبر داری بعضی از دوستان دست تو و چوپان دروغگو رو از پشت بستن؟
 یه روز عاشق و روز بعد فارغ ، از این جور آدمها بدم می آید . مواظب باش با همچین کسایی درنیوفتی!
پینوکیو جان هنوز هم فرشته ی مهربون کنارته؟؟ هنوز هواتو داره؟؟
خیلی دلم میخواست منم یک فرشته داشتم که هوامو داشت ، ولی میدونی که ، فرشته فقط توی کارتون هاست . مثل سیندرلا!
مردِ چوبی کوچک‌! مواظب خودت و پدر ژپتو باش ، این روزها یک مریضی شیوع پیدا کرده که اصلا دلم نمیخواد تو هم مبتلاش بشی ، سعی کن از خونه بیرون نری! میدونم حوصلت سر میره ، من هم خیلی وقته بیرون نرفته ام ، میتونی از ۱۰۰ گیگ اینترنتی که دولت هدیه داده با من چت کنی ، اصلا تماس تصویری چطوره؟
فقط یادت باشه تا عید فرصت استفاده داری ، اگر خواستی برایت اسم چند تا فیلم میفرستم که بشینی تماشا کنی و کیف کنی!
امیدوارم همیشه سالم و سرحال باشی. البته به همراه دماغ کوچکت!
سرت را درد نیاورم ، خواستم فقط به یاد دوران قدیمی حرفی زده باشیم ، آدرس محله امان را مینویسم که با پدر ژپتو صحبت کنی و به این جا نقل مکان کنی.


خدانگهدارت ، فاطمه

.

هر کی خوند دعوته :) نامه ای به .


سال ۹۹ رو با هشت لبخند سال ۹۸ شروع میکنم
۱. روزی که عروسی یکی از دخترای فامیل بود و با پنج شش تا از دخترا کلی آهنگ خوندیم و جیغ زدیم
۲. روزی که خاله ام اینا اومده بودن شهرمون و تولد دخترخالم بود و با پسرخالم رفتیم قنادی و یکی از دخترای وراج مدرسه ما رو دید و فرداش کلی به این خبر که من با یه پسر رل زدم خندیدم و بعدا هم به این خندیدم ، چون فهمیدن پسرخالم بوده و قیافه هاشون دیدنی بود (خبرهای مربوط به شاگردای نمونه ، براشون اهمیت داشت)
۳. وقتی که تو راه تهران که شب بود سرمو از پنجره ماشین بیرون بردم و کلی داد زدمو خودمو خالی کردم
۴. وقتی که تو شاه گلی سوار اسکیت یو شدم و عقده هامو خالی کردم
۵. وقتی که رل قبلیم تولدمو تبریک گفت و تا ۴ صبح با هم حرف زدیم (تو دایرکت)
۶. وقتی که رفتم کنسرت ماکان بند و اجرای زنده اشون رو دیدم
۷. وقتی که با داداشم تکواندو تمرین میکردم و سهوا (ولی در واقع عمدا ) یه لگد به پایین شکمش زدم و قیافش دیدنی شد
۸. وقتی که تو عروسی خواهرم شافل رقصیدم و دهن فامیلای داماد بازموند و  این اتفاق سرجاشون نشوند (آخه خیلی میرقصیدن ، مجال نمیدادن ما هم برقصیم )
پ.ن: ممنون از آرام ، marya.m و dark angel عزیز بابت دعوت به چالش و ممنون از خانم شارمین بابت راه اندازی چالش
پ.ن ۲ : چون دلم نمیخواد کسی دعوت بشه و ننویسه ، از کسی دعوت نمیکنم ، هر کی خوشش اومد و دلش خواست شرکت کنه
پ.ن ۳ : آقا برید به یه شماره ای که خاموشه زنگ بزنید ، ببینید به جای "مشترک مورد نظر خاموش میباشد" چی میگهههه
یعنی خلاقیت در حد لالیگا خخخخخ
پ.ن ۴ : این ویدیو رو هم ببینید دلتون شاد شه




دو قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم
همه ارزانی تان.
عید نوروز بر شما مبارک 


سلام دوستان بلاگ بیانی
از اونجایی که صندوق بیان مشکل پیدا کرده (حتی موردی مشاهده شده که آپلود انجام نمیشده) ، آموزش درج تصویر و ویدیو و موزیک رو با زبان عامیانه براتون میذارم.
خدایی خیلی آسونه ، ولی باز مشکلی داشتید یا نکته ای رو متوجه نشدید ، میتونید زیر همین پست سوالاتتون رو بپرسید.
در این آموزش از سایت پیکوفایل (picofile.com) استفاده کردم. (من این سایت رو پیشنهاد میکنم)
و همینطور از ویرایشگر CKEditor استفاده شده (اگر ویرایشگر پیش فرض رو گذاشتید ، از تنظیمات اینو انتخاب کنید).


درج تصویر
۱.به سایت پیکوفایل برید
۲.روی دکمه انتخاب فایل کلیک کنید و سپس عکس دلخواه رو انتخاب کنید
۳.آدرس به دست آماده رو کپی کنید

 


۴.به ویرایشگر مطلب برید و روی علامت درج تصویر کلیک کنید


۵.در بخش URL پیست کنید
۶.پذیرش رو انتخاب کنید.


و تمام ، عکستون به راحتی درج شد :)


درج ویدیو
برای درج ویدیو ، ابتدا باید کد مربوطه رو دریافت کنید و یا در یادداشت کپی کنید
دریافت کد | مشاهده و کپی آسان

مراحل ۱ تا ۳ همانند موارد بالا
(مهم: برای پخش ویدیو باید لینک مستقیم به دست بیارید. ادامه ≥)
۴.آدرس به دست آمده رو در نوار آدرس مرورگر پیست کنید و اینتر بزنید تا تصویری مشابه این به دست آید
۵.روی دریافت لینک دانلود بزنید


۶.لینک مستقیم رو کپی کنید


(حالا کد درج ویدیو رو در نوتپد یا یادداشت خود باز کنید)
۷.آدرس به دست آمده را جایگزین your address کنید (داخل "" بزارید)


۸.کل کد رو انتخاب و کپی کنید
۹.به قسمت ویرایشگر مطلب برید و در محلی که میخواید ویدیو رو درج کنید (ترجیحا پس از زدن اینتر) یک کلمه بدون معنا (ترجیحا انگلیسی) مثلا xdgb تایپ کنید. (جهت سهولت در جایگذاری کد)
۱۰.روی گزینه منبع کلیک کنید تا کدهای html براتون نمایش داده بشه


۱۱.اون متن انگلیسی که تایپ کردید ، انتخاب کنید و پاک کنید ، به جاش کد ویدیو که قبلا کپی کردید و در کلیپ بورد ذخیره شده پیست کنید


۱۲.دوباره روی منبع کلیک کنید

و پست رو ذخیره کنید :)


درج موزیک
تنها تفاوت درج ویدیو با موزیک ، تفاوت کد اصلیشونه و هیچ تفاوتی با روش بالا نداره. کافیه تنها کد مربوط به موزیک رو دریافت کنید و همانند روش بالا ، موزیک خود را درج کنید.
دریافت کد | مشاهده و کپی آسان

 

نکته خیلی خیلی مهم! : تجربه شخصی خود من میگه که ، بهتره پستتون رو آماده کنید (اعم از درج ادامه مطلب ، تغییر سایز ، رنگ ، راست چین وسط چین و .) سپس در آخر اقدام به ویرایش کد ها و درج موزیک و ویدیو کنید. در غیر این صورت ، اگر پس از درج ویدیو یا موزیک ، اقدام به تغییر در مطلب کنید ، در پخش ، اختلال رخ خواهد داد.

اگر دوستانتون هم با مشکل مواجه هستند ، لینک این پست رو براشون بفرستید تا اونا هم استفاده کنند.
موفق باشید و امیدوارم به دردتون بخوره (:

دوست داشتید لایک کنید


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Bill مطالب خواندنی Philip نصب پکیج دیواری در شیراز-فلاح زاده ویدئو بات Michael گنابادگردی چوب دیزاین Welcome سوالات استخدامی مامور تشخیص مالیات 97